Thursday, October 21, 2004

روز يکشنبه

امروز صبح که آريا پا شد بردمش حموم. تو وان نشست و موهاش رو کوتاه کردم اونهم مدل قارچی و بعدش بردمش حموم. پسرم کلی خوش تیپ شده

امروز بعد از يه ده روزی هوا آفتابی است. خلاصه خيلی حيلی حيف بود که آريا جونم نره بيرون و تو اين هوا بازی نکنه. الان بابايی و آريا جون رفتند تو اين پارک جلو خونه تا تاب تاب عباسی و سرسره بازی کنه. از اينجا ميبينمش که گلم داره تاب تاب عباسی ميکنه

حدود دو ماهی ميشه که آريا شبها پا ميشه با گريه و تو تختش می ايسته تا يکيمون بريم بياريمش کنار خودمون بخوابه - از وقتی که سرما خورد و سرفه می کرد اين عادت بد رو پيدا کرده - خلاصه ديشب پا شد و شروع کرد به گريه، من هم رفتم پيشش و گفتم بيرون تخت نه و تو همون تختت بخواب خرسش رو هم بهش دادم که بغلش کن و بخواب . الهی فداش بشم خرسش رو بغل کرد و خوابيد. الان هم که بعدازظهره بردمش تو تختش و خرسش رو دادم بهش و من هم رو زمين دراز کشيدم که ديدم خوابش برد در حالی که خرسش تو بغلشه

0 Comments:

Post a Comment

<< Home